بخشی از علل سقوط ارزشها در خانواده
1- ایمان مایهى ارزش است، گرچه در بنده و کنیز باشد وشرک رمز سقوط است، گرچه در حر و آزاد باشد. «لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ»
( لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَ لا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکینَ حَتَّى یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَة221 بقره
کنیز باایمان، از زن آزاد بتپرست، بهتر است؛ هر چند (زیبایى، یا ثروت، یا موقعیت او) شما را به شگفتى آورد. و زنان خود را به ازدواج مردان بتپرست، تا ایمان نیاوردهاند، در نیاورید! (اگر چه ناچار شوید آنها را به همسرى غلامان باایمان درآورید؛ زیرا) یک غلام باایمان، از یک مرد آزاد بتپرست، بهتر است؛ هر چند (مال و موقعیت و زیبایى او،) شما را به شگفتى آورد. آنها دعوت به سوى آتش مىکنند؛ و خدا دعوت به بهشت و آمرزش)
2- تکذیب دین، باعث سقوط ارزش انسان است. قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ … فَقَدْ کَذَّبْتُم 77 فرقان
یکی دیگر اینکه ارزشها راخانواده ها خوب متوجه نشده اند؛ یعنی گاهی بعضی ضد ارزش را در خانواده ارزش یا یک ارزش را ضد ارزش می دانند؛ چون تفکرشان نسبت به تعریف ارزش معلوم نیست؛ لذا دچار سقوط اخلاقی می شوند. هم خود ارزش را نمی تواند تعریف کند و هم نمی داند متولی تعیین ارزش و ضد ارزش در جامعه کیست؟
خیلی وقتها خانواده ها بر اساس عقل خودشان تشخیص می دهند که فلان عمل ارزش است و حال آنکه ارزش نیست و یا فقط از کسی شنیده که این ارزش است، یا به صورت آبا و اجدادی یا از بخشی از جامعه که تعیین ارزش و ضد ارزش به او مربوط نیست، چنین چیزی را به دست آورده است. ارزش یا باید به مبانی عقلی برگردد و یا به دین و شرع. گاهی عقل می تواند تشخیص دهد که فلان چیز ارزش یا ضد ارزش است؛ مثل مزاحمت برای دیگران که ضد ارزش است؛ اما خیلی از چیزها را عقل نمی تواند تشخیص دهد و خانواده متوجه نیست که این امور مربوط به شرع است، و این دین است که باید ارزشی یا غیر ارزشی بودن یک کار را تعریف کند؛ از اینرو دچار سقوط ارزشها در نظام خانواده می شود.
اگر خانواده ها می خواهند به مسئله تحکیم خانواده و رفع سوء اخلاق در آن بپردازند، به نظر می رسد که باید از جایی شروع کنند که ریشه ای باشد و آن این است که اول تعریف کننده و تشخیص دهنده ارزش را در نظام خانواده مشخص کنند که همانا اهل بیت علیهم السلام هستند و نظر آنان امروز از طریق فقاهت و مرجعیت قابل دسترسی است. مردم ارزشهای اخلاقی را باید از فقاهت و دین بگیرند تا بتوانند در زندگیشان جلوی یک سری ضد ارزشها را بگیرند.
برای این مسئله به نظر می رسد که چند راهکار وجود دارد: یکی اینکه باید خانواده ها سوق پیدا کنند به اینکه ارتباطشان را با علما، مبلغین و روحانیت عمیق تر کنند تا آن ضد ارزشهایی را که در خانواده دارند، به واسطه ارتباط با روحانیت به ارزش تبدیل کنند. دیگر اینکه یک سری روحانیونی باشند که نسبت به مسائل خانواده مسلط باشند.
منبع: وبلاگ صراط